خواستگارى، بلهبران، نامزدى، عقدكنان، جهازبران، حنابندان، عروسى، آستانه بوسان، پاتختى، مادرزن سلام ...
اين رسمهاى ازدواج تو كشور ما واقعاً مسخره است. درسته كه رسوم نواحى و قوميتهاى مختلف باهم فرق مىكنه، ولى اكثرش بهنظر من مسخره است. راجع به تاريخچهشون چيز زيادى نمىدونم. حدس مىزنم زنهاى بيكار دوره قاجار نشستند دورهم هى رسم توليد كردند. براى هركدومش هم هزارجور جزئيات و بايد و نبايد گذاشتند. عروس بايد چاى بياره، دوماد بايد نشون بذاره، عروس بايد دفعه سوم بله رو بگه، دوماد بايد زيرلفظى بده، جهاز با عروسه، چندتا تيكهاش با دوماده، حنابندون خونۀ مادر عروسه، خرج عروسى با پدر دوماده.... و قس عليهذا. كه چي؟ خب براى اون قديما خوب بوده. مردم وقت اضافى داشتن با اين كارا سرشون گرم مىشده خوشحال مىشدند. الآن ديگه چرا؟ بنا به تجربۀ شخصى مىگم كه امروز برپاداشتن اين سنتهاى متعدد نتيجهاى جز صاف شدن دهان دوماد و عروس و خانوادههاشون نخواهد داشت و لاغير.