شايد يكى از اثرات تأهل بر زندگى من دورى بىسابقهام از نوشتن در اين وبلاگ باشد و حالا بعد از چندين ماه دوباره دارم مىنويسم. اما خودم فكر مىكنم تأهل بيشتر يك بهانه است. در اين مدت زمانهاى خالى زيادى داشتم و سوژههاى زيادى هم در كشور وجود داشت (گرانى طلا و دلار و مرغ و ...، المپيك، اجلاس غير متعهدها و موضوعات ديگر) كه مىشد راجع به آنها نوشت. آن چيزي كه جايش خالى است دل و دماغ نوشتن است. حالا من كه وبلاگنويس مطرحى نيستم، ولي با گشتى در وبلاگستان مىبينيم كه معروفها هم ديگر فعاليت گذشته را ندارند و اين خيلى بد است. وبلاگستان زمانى گل سرسبد فضاى مجازى بود. فضاى مجازى هم مجراى تنفس بخش مهمى از جامعهى ماست و نفس نكشيدن ناگزير به خفگى مىانجامد.
۱ نظر:
اون موقع ها نه فیسبوک بود نه توئیتر نه فرند فید نه هیچی دیگه. کلن غیر از خدا هیچچی نبود!! یه ما بودیم و یه بلاگ اسپات.
ارسال یک نظر