باجي باجي جان! بله باجي جان؟ مرغ من اونجاست؟ بله باجي جان. چند تا تخم كرده؟ سيصد تا. تخمش كو؟ فروختم. پولش كو؟ حنا خريدم. حنا كو؟ دست عروس. عروس كو؟ توي حموم. حموم كو؟ خراب شد. آبش كو؟ شتر خورد. شتر كو؟ پشت كوه. چي ميخوره؟ علف چنار. چي ميرينه؟ روغن چراغ.
۱۳۸۹ دی ۷, سهشنبه
۱۳۸۹ دی ۶, دوشنبه
یوم البصیرة
در آستانۀ سالروز حماسۀ 9 دی نمایندگان مجلس شورای اسلامی مصوبهای را برای هدفمندی یارانۀ ساندیس در دستور کار قرار دادند. این تصمیم با اعتراض خودجوش شماری از جوانان انقلابی مواجه شده که معتقدند تصمیم مجلس باعث ایجاد فشار بر اقشار آسیبپذیر جامعه میشود و از اینرو مانع تحقق منویات مقام معظم رهبری (مدظلّهالعالی) است.
۱۳۸۹ دی ۴, شنبه
شعرای مظلوم
واقعاً جای بسی تأسفه که نخستین اشعاری که هر ایرانی فرا میگیره، شاعرشون گمنامه. در صدر این اشعار، ترانۀ خاطرهانگیز "یه توپ دارم قلقلیه، سرخ و سفید و آبیه" و اشعاری دیگر همچون "تپلویم تپلو، صورتم مثل هلو" یا "دویدم و دویدم، سر کوهی رسیدم" هستند؛ همچنین قطعات شعری که بدون آنها بازیهای ما به جریان نمیافتاد، نظیر "دستمال من زیر درخت آلبالو گم شده"، "آن مان نوارا دودو اسکاچی آنا مانا کلاچی"، "ده بیست سه پونزده هزار و شصت و شونزده" و "در زمانهای قدیم شاه تیراندازی میکرد، فرح طناببازی میکرد". حقیقتاً این شاهکارهای ادبیات پارسی را چه کسانی سرودهاند؟
۱۳۸۹ آذر ۳۰, سهشنبه
یلدای هدفمند
صحبت حکّام ظلمت شب یلداست نور ز خورشید جوی بو که برآید
خدا خیرش بده، کلّی سوژۀ صحبت و خنده برای شب یلدای مردم جور کرده. عزل متکی و بذرپاش و رامین، آغاز هدفمندی یارانهها با شیب ملایم و ... امّا شما یلداتونو با این چیزا خراب نکنید. هندونهتونو بخورید.
خدا خیرش بده، کلّی سوژۀ صحبت و خنده برای شب یلدای مردم جور کرده. عزل متکی و بذرپاش و رامین، آغاز هدفمندی یارانهها با شیب ملایم و ... امّا شما یلداتونو با این چیزا خراب نکنید. هندونهتونو بخورید.
۱۳۸۹ آذر ۲۰, شنبه
۱۳۸۹ آذر ۹, سهشنبه
آنتیتز طبیعت
در فضای غبارآلود ماه دانشجو، جهت دفع بلایای طبیعی و انسانی به تعطیلی مضاعف پناه میبرند. یادشان رفته وقتی ملت را آخر هفته میفرستند شمال، احتمال وقوع زلزله در شمال فزونی مییابد.
۱۳۸۹ آذر ۸, دوشنبه
۱۳۸۹ آذر ۶, شنبه
ورزشکاران دلاوران نامآوران
نکاتی چند در باب بازیهای آسیایی گوانگژو:
1. اینکه کاروان ایران تو این بازیها فراتر از حد انتظار ظاهر شده و فرت و فرت مدال گرفته، اتفاق خوب و میمونیه، حتی اگه بهنام علیآبادی و سعیدلو و احمدینژاد تموم بشه.
2. البته بهنظرم اگه پنجم میشدیم بهتر بود؛ اونطوری برای دور بعد جای پیشرفت داشتیم که الان نداریم.
3. خدائیش این چینیها عذاب وجدان نمیگیرن؟
4. با توجه به درخشش بانوان ایرانی فکر کنم در رقابتهای آتی تو رشتۀ شنا هم شرکت کنن، البته با پوشش کامل.
5. از برکات این بازیها گشاد شدن خطوط قرمز تلویزیونه. الان تکواندوی بانوان و پروپاچۀ دلبرکان چینی و آوازهای مبتذل پخش میکنن،لابد برای المپیک لندن شنای بانوان هم پوشش تصویری میدن.
6. کِی این مسئولین ورزش ما به این نتیجه میرسن که در فوتبال این مملکتو تخته کنن، پولشو بدن به بقیۀ ورزشها؟
1. اینکه کاروان ایران تو این بازیها فراتر از حد انتظار ظاهر شده و فرت و فرت مدال گرفته، اتفاق خوب و میمونیه، حتی اگه بهنام علیآبادی و سعیدلو و احمدینژاد تموم بشه.
2. البته بهنظرم اگه پنجم میشدیم بهتر بود؛ اونطوری برای دور بعد جای پیشرفت داشتیم که الان نداریم.
3. خدائیش این چینیها عذاب وجدان نمیگیرن؟
4. با توجه به درخشش بانوان ایرانی فکر کنم در رقابتهای آتی تو رشتۀ شنا هم شرکت کنن، البته با پوشش کامل.
5. از برکات این بازیها گشاد شدن خطوط قرمز تلویزیونه. الان تکواندوی بانوان و پروپاچۀ دلبرکان چینی و آوازهای مبتذل پخش میکنن،لابد برای المپیک لندن شنای بانوان هم پوشش تصویری میدن.
6. کِی این مسئولین ورزش ما به این نتیجه میرسن که در فوتبال این مملکتو تخته کنن، پولشو بدن به بقیۀ ورزشها؟
۱۳۸۹ آذر ۲, سهشنبه
یکسال گذشت
امروز وبلاگ هواپیمای سقوط کرده یکساله شد. ضمن عرض تبریک به نگارنده (خودم) و خوانندگان وبلاگ به مناسبت این روز فرخنده گفتوگویی را با تنی چند از کارشناسان ذیربط با سلائقی از طیفهای مختلف ترتیب دادیم و از ایشان نظرشان را در مورد عملکرد این وبلاگ در یک سال گذشته جویا شدیم که در ادامه ملاحظه میفرمایید:
موافق افراطی: بله، باید عرض کنم خدمت شما که باید به دستاندرکاران این وبلاگ حقیقتاً تبریک گفت که در دفاع از مفاهیم ارزشمندی چون آزادی، حقوق شهروندی و اصلاح وضع خطرناک فعلی شبانهروز تلاش و فداکاری میکنند و علیرغم فشارهای جریان اقتدارگرا که میخواهد ندای حقطلبی را با زور و تهدید و فیلترینگ خاموش کند، این وبلاگ توانسته فضای نوینی در راه تحقق آرمانهای امام راحل (ره) و حرکت بهسمت جامعۀ مدنی توسعهیافته باز کند.
موافق معتدل: من همیشه گفتهام که نقد منصفانه برای رشد و تعالی اجتماعی و دینی یک جامعه مناسب است و این وبلاگ و وبلاگهای مشابهاش با وجود بیمهریهایی که از طرف مسئولین در حقشان شده انتقادهای خوبی را در چارچوب قانون اساسی مطرح کردهاند که متاسفانه شنیده نمیشود که این بر خلاف اصل جذب حداکثری و دفع حداقلی مورد نظر رهبری است. بنابراین من عملکرد وبلاگ شما را که البته نوپا است موفق میدانم و اگر نقطهضعفهایی هم هست قابل برطرف شدن است.
مخالف معتدل: ببینید، عملکرد این قبیل رسانهها را که در فضای مجازی فعالیت دارند از چند دیدگاه میشود بررسی کرد. دیدگاه اول اینکه همۀ فعالیتهای اینها در چارچوب قانون نیست. مثلاً همین وبلاگ شما مسدود شده ولی همچنان به فعالیت خودش ادامه میدهد. البته من نمیخواهم بگویم که همۀ کارهای شما منفی است. نه، کارهای خوب هم شده، ولی در بسیاری جهات سیاهنمایی میشود. بهعلاوه در التزام گردانندگان آن به اصل ولایت فقیه هم شبهه وجود دارد.
مخالف افراطی: آقا همین وبلاگ سقوط هواپیما، اینها فکر میکنند ما نمیدانیم میلیاردها دلار از اجانب پول گرفتهاند؟ یک سال است دارند فتنهگری میکنند. آمرکا و اسراییل هم پشتشان هستند. به خیال خودشان میخواهند براندازی نرم بکنند. اینها دارند از صبر مردم و رهبری سوء استفاده میکنند. بالاخره مردم خودشان اینها را محاکمه خواهند کرد. این میکروبها و ویروسها باید از سطح جامعه برچیده شوند.
موافق افراطی: بله، باید عرض کنم خدمت شما که باید به دستاندرکاران این وبلاگ حقیقتاً تبریک گفت که در دفاع از مفاهیم ارزشمندی چون آزادی، حقوق شهروندی و اصلاح وضع خطرناک فعلی شبانهروز تلاش و فداکاری میکنند و علیرغم فشارهای جریان اقتدارگرا که میخواهد ندای حقطلبی را با زور و تهدید و فیلترینگ خاموش کند، این وبلاگ توانسته فضای نوینی در راه تحقق آرمانهای امام راحل (ره) و حرکت بهسمت جامعۀ مدنی توسعهیافته باز کند.
موافق معتدل: من همیشه گفتهام که نقد منصفانه برای رشد و تعالی اجتماعی و دینی یک جامعه مناسب است و این وبلاگ و وبلاگهای مشابهاش با وجود بیمهریهایی که از طرف مسئولین در حقشان شده انتقادهای خوبی را در چارچوب قانون اساسی مطرح کردهاند که متاسفانه شنیده نمیشود که این بر خلاف اصل جذب حداکثری و دفع حداقلی مورد نظر رهبری است. بنابراین من عملکرد وبلاگ شما را که البته نوپا است موفق میدانم و اگر نقطهضعفهایی هم هست قابل برطرف شدن است.
مخالف معتدل: ببینید، عملکرد این قبیل رسانهها را که در فضای مجازی فعالیت دارند از چند دیدگاه میشود بررسی کرد. دیدگاه اول اینکه همۀ فعالیتهای اینها در چارچوب قانون نیست. مثلاً همین وبلاگ شما مسدود شده ولی همچنان به فعالیت خودش ادامه میدهد. البته من نمیخواهم بگویم که همۀ کارهای شما منفی است. نه، کارهای خوب هم شده، ولی در بسیاری جهات سیاهنمایی میشود. بهعلاوه در التزام گردانندگان آن به اصل ولایت فقیه هم شبهه وجود دارد.
مخالف افراطی: آقا همین وبلاگ سقوط هواپیما، اینها فکر میکنند ما نمیدانیم میلیاردها دلار از اجانب پول گرفتهاند؟ یک سال است دارند فتنهگری میکنند. آمرکا و اسراییل هم پشتشان هستند. به خیال خودشان میخواهند براندازی نرم بکنند. اینها دارند از صبر مردم و رهبری سوء استفاده میکنند. بالاخره مردم خودشان اینها را محاکمه خواهند کرد. این میکروبها و ویروسها باید از سطح جامعه برچیده شوند.
۱۳۸۹ آبان ۱۶, یکشنبه
۱۳۸۹ آبان ۸, شنبه
مؤلفههای فرهنگ ایرانی
فرهنگ ایرانی یعنی پشتوانۀ 2500 سال تمدن، فرهنگ ایرانی یعنی پشتوانۀ 1400 سال دین مبین اسلام، فرهنگ ایرانی یعنی پشتوانۀ سه دهۀ پرافتخار انقلاب اسلامی، فرهنگ ایرانی یعنی فرهنگ دفاع مقدّس، فرهنگ ایرانی یعنی حماسه و شور، عرق ملّی، غیرت و تعصّب، قمه، چاله میدون. فرهنگ ایرانی یعنی پشتوانۀ غنی ادبی، فرهنگ ایرانی یعنی داور و خواهر و مادر و شیر سماور. فرهنگ ایرانی یعنی اخلاق و کرامت انسانی، فرهنگ ایرانی یعنی بوق ممتد، تکچرخ و تیکآف، دندۀ معکوس. فرهنگ ایرانی یعنی عشق و محبّت و نرمی و مهربانی، فرهنگ ایرانی یعنی من داف هستم بیایید مرا... فرهنگ ایرانی یعنی خانم در خدمت باشیم. فرهنگ ایرانی یعنی زنگ آخر وایستا. فرهنگ ایرانی یعنی ایثار و شهادت، فرهنگ ایرانی یعنی تف توی پیادهرو، آشغال توی جوب، پریدن از نردۀ وسط خیابون، یورتمه تو راهپله. فرهنگ ایرانی یعنی گور بابای 50 نفر توی صف، فرهنگ ایرانی یعنی توی مستراح عمومی با تمام قوا فین کردن، ریدن و نشُستن، فرهنگ ایرانی یعنی ترکاندن، ترکاندن ماشین با باند، ترکاندن آدامس توی کلاس، ترکاندن کوچه با ساسیمانکن در نیمهشب هنگام تخلیۀ قرهای تجمعیافته در کمر. فرهنگ ایرانی یعنی مال من مال منه، مال همه مال منه. فرهنگ ایرانی یعنی...؟ شما بگید.
۱۳۸۹ مهر ۳۰, جمعه
سفرنامه
بالاخره اتوبوس از مسافر پر میشه و از ترمینال مبدأ به سوی مقصد راه میافته. راننده آدم باحالیه و چشمبسته با لیوان چای تو یه دستش و گوشی موبایل تو اون یکی دستش میرونه. ردیفهای جلو یه خونواده نشستن که در حال خوردن میوه و تخمه با دقت فیلم اخراجیهای 2 رو نگاه میکنن. ردیفهای میانی رو دانشگاه آزادیها اشغال کردن. بهصورت جفتهای نر و ماده نشستن و تولیدمثل میکنن. نزدیک به انتهای اتوبوس من هستم و یه پیرمردی کنارم نشسته که میخواد همۀ تجربیات زندگیشو برام تعریف کنه. منم همۀ حرفاشو تأیید میکنم. رو دوتا صندلی کناریمون یه خونوادۀ چهار نفرۀ افغانی نشستن. پشت سرم صدای ممتد دوتا خانوم شنیده میشه که دارن همه چیزشونو برای هم تعریف میکنن. اونطرفتر جوونی که شلوار شش جیب و تیشرت گلمنگلی داره با ولوم موزیک گوشیش داره پوز همۀ گوشیبازها رو میزنه. تو بوفۀ اتوبوس سربازها نشستن که در حین خالیبندی برای همدیگه تعداد کلمات کافداری رو که بلدن به رخ هم میکشن.
کلافهام. میخوام زودتر برسیم. دیگه طاقتم تموم شده. خیلی بهم فشار میاد. اشتباه کردم. باید قبل از سوار شدن دستشوییمو میرفتم.
کلافهام. میخوام زودتر برسیم. دیگه طاقتم تموم شده. خیلی بهم فشار میاد. اشتباه کردم. باید قبل از سوار شدن دستشوییمو میرفتم.
۱۳۸۹ مهر ۲۷, سهشنبه
۱۳۸۹ مهر ۲۵, یکشنبه
مصیبة ما اعظمها
از وقتی که با استناد به قانون جرائم رایانهای دسترسی به تارنمای من امکانپذیر نمیباشه، ترس تو همۀ وجودم رخنه کرده و مو به تنم سیخ شده. یعنی راستی راستی حالا من یه مجرمم؟ وای خدای من! چه کابوسی! نکنه شب بریزن تو خونه بندازنم تو گونی ببرنم؟ نبرنم کهریزک؟! دیگه نه شبا خواب دارم نه روزا خوراک؛ بجاش روزا میخوابم شبا غذا میخورم. کاش اینهمه مطالب غیراخلاقی و زشت و ناپسند نمینوشتم و جوونا رو به انحراف و انحطاط نمیکشیدم. کاش! ولی دیگه دیر شده.
۱۳۸۹ مهر ۲۲, پنجشنبه
همهچی آرومه
پیچ تلویزیونو باز میکنم... استقبال بیسابقۀ لبنانیها از احمدینژاد، نجات معدنچیان شیلیایی، ریاست ایران بر اوپک، محصولات محیّرالعقول ایرانی در نمایشگاه رسانههای دیجیتال، روز سیاه ناتو در افغانستان، کنتورهای هوشمند در راهند... اشک تو چشام حلقه زده.
۱۳۸۹ مهر ۱۸, یکشنبه
بستۀ پیشنهادی فرهنگی
من از اساتید، صاحبنظران و دستاندرکاران فنّ فحشسازی گلهمندم. مدتها است که فرهنگ غنی فحشسازی در ادبیات پارسی دچار رکود شده و فحشهای جدید پرمحتوایی ساخته نشدهاست. رکیکترین فحشهای موجود دیگر انسانی را که تکتک سلولهای بدنش خشم را فریاد میزنند ارضا نمیکند. مثلاً فرض کنید بهخاطر حماقتهای یک دولت -دولتی که پسزمینهای از تنفّر از آن را در ذهن دارید- کل زندگیتان یکهو میرود روی هوا. بالطّبع تنها کاری که از دستتان برمیآید فحش دادن است. اما هرچه سرتاپای دولت را (و حتی بالاتر از سرش را) مورد عنایت قرار میدهید، نشانی از تخلیۀ روانی در خود احساس نمیکنید. خب این که خیلی بد است. فلذا بنده خواهش میکنم از مسئولین ذیربط که فکری به حال این قضیه بکنند.
اشتراک در:
پستها (Atom)