اوضاع فعلى كشور اوضاع خندهدارى است. بحرانى نيست؛ خندهدار است. رئيسجمهور دستپرورده و عزيزكردۀ آقاى خامنهاى حالا شلنگتخته مىاندازد. هرچند تلاش مىكنند كه ترمزش را بكشند، اما او يكتنه همۀ اركان جمهورى اسلامى را به سخره گرفته. جريان انحرافىاش هم حالا به يك عقده براى حاميان ديروز او و مخالفان سرسخت امروز او تبديل شده. شيرينكارىهاى مشايى، قضاياى جنگيرى و رمّالى، ماجراى عزل و نصب مصلحى، ادغامهاى فلّهاى وزارتخانهها، انتصاب علىآبادى به سرپرستى وزارت نفت و ... كشور را به مضحكهاى گريهآور بدل نمودهاند. افرادى از درون حاكميت سعى مىكنند با آسمان و ريسمان بافتن، جريان مشايى را به اصلاحطلبان و "فتنهگران" نسبت دهند. آقايان! واقعاً متوجه نيستيد؟ اين مدفوع خودتان است كه بيش از حد حجيم شده و حالا داريد تويش دستوپا مىزنيد! شما متنبه نمىشويد و همچنان به حماقتهايتان ادامه مىدهيد. هالۀ سحابى را در روز تشييع جنازۀ پدرش مىكشيد. بگيروببندها و فيلترينگ و جمعكردن ديشها و ... را باز هم ادامه مىدهيد. آنقدر مشغول اين بازي كثيف قدرتتان هستيد كه فشار اقتصادى روى مردم را نمىبينيد. كاش براى يك درصد هم كه شده، اين احتمال را در نظر بگيريد كه روزى از تخت پادشاهىتان به زير آييد. خوشبختانه اين روزها آيينههاى عبرت را در جوار خود مىبينيد. فكر آن روزتان را هم بكنيد.
۱ نظر:
کلا ابزارِ فکر کردن چیزی به اسم " مغز " میباشد که این رجال کلا از داشتنش خود را معاف کرده اند !
ارسال یک نظر