۱۳۹۰ دی ۱۶, جمعه

از لابه‌لای آرشیو مغز

یه خاطره از دوران کودکیم دارم که با گذشت بیست سال همچنان واضح و کامل یادمه. کلاس اول ابتدایی بودم. یه روز طبق روال هر روز، دفتر مشقمو درآوردم که خانممون مشقامونو ببینه. خانم از سمت چپ کلاس داشت یکی‌یکی دفترا رو می‌دید و من سمت راست کلاس، ردیف اول نشسته بودم. دفترو که باز کردم دیدم مامانم با خودکار یه یادداشت پای مشقم گذاشته. نوشته بود که من بعد از مدرسه دیر میام خونه و بازیگوشم و روپوشم کثیفه و دیر مشقامو می‌نویسم و این حرفا. من دیدم این با خودکار نوشته شده نمی‌شه پاکش کرد بعد پیش خودم گفتم خانم فوقش یه تذکّر می‌ده که دیگه تکرار نشه. خانم اومد و دفترو دید و یادداشتو خوند. گفت بیا بیرون. اومدم بیرون (از نیمکت). گوشمو گرفت و کلّه‌مو چندبار کوبوند به در کلاس. منم هیچی نگفتم، گریه هم نکردم چون اون زن بود منم ازش نمی‌ترسیدم. اونم که دید من متنبّه نشدم رو به کلاس گفت یکی اینو ببره دفتر. خدا شاهده این صحنه هنوز جلوی چشممه که کلّ کلاس دستشونو بردن بالا و داد می‌زدن خانوم ما ببریم؟ خانوم ما ببریم؟ «امیر عصّاری» مأمور شد منو ببره دفتر. مدیر و ناظم ما هم مرد بودن و از اونا دیگه می‌ترسیدم. پامو که از کلاس گذاشتم بیرون تو راهرو شروع کردم به عر زدن. عصّاری هم مثلاً داشت دلداریم می‌داد که نترس بابا چیزی نیست. یعنی می‌خواستم خفه‌ش کنم. خلاصه ما رفتیم دفتر و مدیر و ناظم هم حال نزار منو دیدن دلشون سوخت، گفتن برو سر کلاست و ماجرا ختم به خیر شد. بماند که اومدم خونه چقدر با مامانم دعوا کردم.

پای‌ورق: خانم مخبری! من هنوز اون دفتر مشقو دارم و هر وقت نگاهش می‌کنم یاد شما می‌افتم. می‌خوام بدونید که من همیشه شما رو که یه معلّم واقعاً نمونه بودید، دوست داشتم و امیدوارم هرجا هستید سلامت باشید. خیلی هم دلم می‌خواد یه روز دوباره ببینمتون.

۳ نظر:

Unknown گفت...

من عاشقِ اون پاورقی ات شدم !!


ولی راستش رو بخوای کلا ماها بزرگ هم که شدیم راحت همو به دیگران میفروشیم . توجه کردین ؟!

امیر عصاری گفت...

Wooooooowwwwwwwwwwwwwwww
خانم مخبری؟؟؟؟؟باورم نمیشه! همینطوری داشتم اسم خودم رو سرچ میکردم داخل گوگل رسیدم به مطلب شما !!!!! (امیر عصاری)!!! یعنی خودم بودم؟؟؟؟؟ چرا من هرچی فکر میکنم یادم نمیاد!!! اما حتما خودم بودمم.... آخه مگه میشه معلم کلاس اول من هم خانم مخبری بوده باشه؟؟؟؟؟
دبستان امید..........
من که اسمی از شما پیدا نکردم. تونستی تو وبلاگ اسمت هم بنویس شاید منم یه چیزایی یادم اومد!!!

ناشناس گفت...

امیر عصاری نامرد پیدا شد خانم مخبری هم پیدا میشه همین روزا